شیرین زبون
سلام قندعسلم خونه سازیاتو میاری و بهم میگی مامان بیا بازی، برای حیوونام خونه بسازیم،درحالی که با هم بازی می کردیم بهت گفتم: گل پسرم دوستت دارم میگی : چرا؟ میگم : آخه خیلی عسلی میگی : نه مامان سُما اِلی عسلی( شما خیلی عسلی) من : ...
...
سلام شیرینکم روزهای دوشنبه که میشه از طرف شهرداری زباله های خشک رو از درب منازل جمع می کنند، شما تا صدای آژیر ماشین رو می شنوی به مامان بزرگ میگی : اومدن آسال تُشک (آشغال خشک) ببرن، به من بده ،پلاستیک زباله ها رو می گیری و میری دم در و تحویل میدی، اونها هم بهت کیسه زباله میدن، اون روز تاشب هر که میاد براش توضیح میدی که: آسالارو(آشغالها) بردم دم در، آقا دِرفت(گرفت) بعد پت ( پرت ) کرد تو ماشین و بهم تیسه دباله داد یه روز به مامان بزرگ میگی : مامان جون آسال تشک بده ببرم ، مامان جون بهت میگه : آشغال خشک نداریم،شما هم معترض میشی و می ری دم در می ایستی، آقایی که همیشه زباله ها رو جمع می کنه نگاهی بهت می کنه و بهت کیسه زب...
کلمات خارجی خارجی
سلام فرشته کوچک من این طوطی رو بابابزرگ اوایل تابستان برات خریدن، با دیدنش ذوق کرده بودی،اسمشو گذاشتیم فندق، ولی شما مَکو صداش می کنی، فقط چند ماه فکرش می کردیم که مکو یعنی چی و این اسم از کجا اختراع شده یک روز که شعر میرم مدرسه رو که خیلی دوستش داری با هم می خوندیم،گفتی جیبام پر از مکو و پسته متوجه شدم که شما به فندق میگی مکو( حتی اگر اشتباه هم تلفظ کنی مَکو تلفظ نمیشه ) (تو این عکس باهم رفته بودیم گردش، شما هم اصرار داشتی که حتما مکو هم همراه خودمون ببریم ) جالبه که به خودکار میگی یُغار گاهی اوقات بهم میگی مامان لایی ،هنوز متوجه نشدم لایی یعنی چی ...
1000 روزگیت مبارک دلبندم
سلام نفس مامان و بابا شیرین زبونم 1000 روزگیت مبارک 1000 روز قشنگ و رویایی رو در کنارت سپری کردیم،1000 روزه که نفسمان به نفست بند است، 1000 روز است که به برکت وجودت من مادر شده ام،خدایا شکرت به این هدیه شیرینی که بهمون دادی،خدایا خودت نگهدارش باش یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد بوی گل نذر قشنگی نگاهت باشد و خداوند شب و روز و تمام لحظات با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد آرزویی بکن گوشهای خدا پر از آرزوست و دستهایش پر از معجزه آرزویی بکن شاید کوچکترین معجزه اش بزرگترین آرزوی تو باشد دلبندم با من بم...
مردکوچک
سلام مردکوچک فدات بشم عزیزدلم که تو کارهای خونه به مامان کمک می کنی وقتی می خوایم سفره رو پهن کنیم ظروف رو میاری و خیلی شیک و دخترونه بشقابها رو می چینی ، لیوان و قاشق و چنگال رو کنار بشقابها می گذاری ، اینقدر قشنگ این کار رو انجام میدی که اون لحظه می خوام هروقت دارم چیزی رو دستمال می کشم شما هم باید کمکم کنی با زبان شیرینت بهم میگی : مامان دمال (دستمال) بده من بتشم (بکشم) رفته بودیم فروشگاه من هرچیزی که لازم داشتم داخل سبد می گذاشتم ،شما هم هرچی تو فروشگاه بود رو می آوردی و داخل سبد می گذاشتی ، من هم پنهان از شما اونها رو برمی گردوندم . خلاصه ماجرایی داشتیم وقتی می خوام لباسها رو پهن کنم یکی یکی لباسها ر...
مامان دوسیت دارم
سلام دلبندم با ماشینات بازی می کردی ، من هم در حالی که از خستگی نشسته بودم جلوی تلوزیون، اومدی بغلم و دو تا دستاتو گذاشتی دور گردنمو و آرام گفتی مامان دوسیت دارم ،من انگار همه خوشبختی دنیا رو بهم داده بودن، خدایاشکرت آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست حال به بهانه های مختلف بهت می گم : گل پسرم بگو مامان دوستت دارم ، در حالی که لبخند شیرینی بر لب داری میگی : مامان دوسیت دارم ...
دورکعت عشق
سلام فرشته من وقتی دارم وضو می گیرم میای پیشم و میگی مامان، من وضو، صورت و دست و پا رو مسح می کشی ، بعد دوتا جانماز برای من و خودت میاری و پهن می کنی میگی مامان الله اکبر،بعد نیت می کنی و رکوع و سجود رو بجا میاری و یه چیزایی زیر لب زمزمه می کنی . بعد از اینکه نمازت تموم میشه تسبیح دست می گیری و الله اکبر میگی. البته نمازهات از دورکعت بیشتر نمیشه صلوات رو یادگرفتی ( اللهم لصِّ علی محمد و آل محمد ) به صلّ میگی لصِّ حالا با هم بسم الله الرحمن الرحیم رو تمرین می کنیم هرجا که گنبدی می بینی میگی مامان مسجد الله اکبر بعد صلوات می فرستی ، فدات بشم عزیز دلم،از خدا می خوام بزرگتر هم که شدی به نمازهات اهمیت بدی و خصوصا ا...
...
سلام شیرین زبونم چند تا از حروف رو نمی تونی درست تلفظ کنی : حرف ک رو ت تلفظ می کنی کامیون : تامیون کار : تار گ - د گاو : داو گفت : دفت ر - ل رفت : لَفت م - ن حرف م رو در بعضی کلمات درست تلفظ می کنی، ولی در در برخی ن تلفظ می کنی مثل: مینی بوس : نینی بوس خداراشکر حرف زدنت خیلی بهترشده،کلمات رو واضح تر بیان می کنی،جملات رو تا سه کلمه می تونی بگی،خیلی بامزه و شیرین حرف می زنی ...