، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

ღبهانه قشنگ زندگیღ

35 ماهگیت مبارک عزیزکم

1393/10/30 15:10
نویسنده : رها
305 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جان مادرقلب

 

وقتی کسی سربه سرت می گذاره بهش میگی شوخی نداریم،شوخی نداریما، اینقدر بامزه میگیبغلحالا از کجا یادگرفتی نمی دونم

 

از موقعی که تولد دوسالگیتو گرفتیم، بهم میگی مامان بیا تولد بدیریم( بگیریم)،مامان من آجرامو بیارم کیک درست کنیم،سمع(شمع) بذار روش، فوت کنم تولد بدیریم،وقتی شمع را فوت می کنی،نوبت به دست زدن می رسد و هرکس در آنجا باشد باید دست بزند و شعر تولد بخوانیمجشن

 

بهم میگی مامان من می خوام برم مدرسه،برام کیف بخر من برم مدرسه، خیلی دوست دارم مهدقرآن بفرستمت، ولی موقعی که سوال کردم گفتن از 4 سالگی ثبت نام می کنن،نمی دونم مهدکودک بفرستمت یا هنوز زوده

 

بابا بلدرچین خریدن و وقتی سوارماشین شدن پرسیدی این چیه، گفتم بلدرچین، گفتی با چاتو(چاقو) ببریم، پوست بتنیم(بکنیم)، بسوریم(بشوریم)، آبگوست(آبگوشت) کنیم بخوریم،منتعجب متفکر

 

ازم پرسیدی مامان بابا کجا رفت، گفتم سرکار، گفتی خوب رفته سرکار کارکنه، پول بیاره، بریم بستنی بخریم، عجب دنیای کوچکی داری عزیزکممتنظر

 

موقع خواب، بهم میگی مامان بیا بوست کنم،چند لحظه بعد مامان بیا نازت کنم و باز مامان شب بخیر، ولی باز راضی به خوابیدن نمی شوی و شروع می کنی به تعریف کردن از اتفاقات روزانهخواب آلود

 

عزیزم دلم فقط یک ماه مانده تا روز تولدت،35 ماهگیت مبارک گلکم، چقدر زود بزرگ می شوی، آهسته تر جان مادر من بپایت نمی رسمفرشته

پسندها (4)

نظرات (6)

مامان محمدمهدی
1 بهمن 93 9:09
سلام رهای عزیز خیلی وقت بود میخواستم بیام اینجا و ازت تشکر کنم بخاطر کامنت خوب و دلگرم کننده ای که برام گذاشته بودی، بخاطر اینکه به ما سر میزدی و این افتخار رو نصیبمون کردی و منتظر فرصت مناسبی بودم که امروز الحمدلله حاصل شد. ولی خیلی حیف که دیر متوجه شدم یعنی وقتی که دیگه بساط وبلاگمون بسته شد. خدا گل پسرتو در پناه خودش محفوظ بداره و به شما سلامتی بده و اما برای مهد کودک اگه مهد خوبی میشناسی دریغ نکن حتی برای چند ساعت .تجربه من میگه خیلی موثره در اجتماعی شدن بچه ها و اینکه بهشون خوش میگذره ولی در انتخاب مهد دقت کامل داشته باش که خدای نکرده مثل اون مهدی نباشه که خاله نرگس محمدمهدی رفته بود و دیگه اینکه وقتی یادداشتتو میخوندم اینگار خاطرات محمدمهدی رو در این سنین دوباره مرور میکردم! چقدر بچه ها شبیه همن
رها
پاسخ
سلام بانو ببخشید که اینقدر دیر جوابتونو دادم خواهش می کنم عزیزم وظیفه بود. دلیلی که خواننده خاموش وبلاگتون بودم اینه که به خاطر مشغله زیاد،نمی تونم با همه دوست باشم،وقتی دوستانم میان وبلاگ و برام نظر می گذارن،خیلی طول می کشه تا به وبلاگشون سری بزنم، برای همین شرمندشون میشم وبلاگ شما جزء وبلاگهایی بودکه برام خاص بود و واقعا دوست داشتنی،نوشته هاتون عالی بود، کلی درس گرفتم،انشاا... هرچه خیر هست همان شود،انشاا... خدا گل پسر و دختر نازوشیرینت رو در پناه خودش حفظ کنه و به همه آروزهات در مورد فرزندانت برسی. سپاسگزارم که در مورد مهدکودک راهنماییم کردی. رفتارهای بچه ها مثل هم هست، همشون شیرین و پاک و معصوم هستن. ممنون که افتخاردادی و بهمون سرزدی،همیشه به یادتان هستم.
مامان زکریا
18 بهمن 93 17:33
سلام رها جون ماشالله ماشالله داره مردی میشه ها واسه خودش شوخی ندارم ها!
رها
پاسخ
سلام عزیزم
mahtab
28 بهمن 93 17:46
سلام پیشاپیش تولد گل پسرتون مبارک رمز رو میشه داشته باشم؟
رها
پاسخ
سلام بانو ممنون از محبتت حتما،میام وبلاگتون
مامان محمد مهدي (مرضيه)
29 بهمن 93 10:56
سلام رها جون ماشاالله به گل پسرت. حسابي بزرگ شده دلم براي ديدنش تنگ شده پيشاپيش تولد گل پسرت رو تبريك مي گم. ان شاالله ساليان سال زير سايتون سلامت باشه راستي اگه ممكنه يه بار ديگه رمز رو برام بفرست
رها
پاسخ
سلام خانمی محبت داری گلم،ممنون از دعای خوبت حتما،میام وبلاگتون
مامان و بابای ثنا
30 بهمن 93 15:15
تولدت مبارررررررررررررررررررررررررررررررررررررک عسیسم
رها
پاسخ
ممنون عزیزم،لطف کردید که به وبلاگمون سرزدید
مامان مهدیه
4 اسفند 93 14:43
سلام رهای عزیز....وبلاگ خوشگلی دارین ،شوخی نداریما ماشالا پسر ناز و شیرین زبونی داری خدا نگهش داره..بمام سر بزنید
رها
پاسخ
سلام خانمی شما لطف دارید،چشم حتما